از سهامداران بدون آورده تا سارقان رانت / پتروشیمی زنجان همچنان نفس میکشد از سهامداران بدون آورده تا سارقان رانت / پتروشیمی زنجان همچنان نفس میکشد
خبرگزاری فارس - «پتروشیمی زنجان در انتظار دولت دیگر/ وعده 4 سالهای که 14 ساله شد!» عنوان گزارشی بود که در خبرگزاری فارس منتشر شد و این گزارش موجب شد تا محمدرضا مدیری با حضور در دفتر خبرگزاری فارس توضیحاتی را در مورد مطالب مطرح شده در این گزارش ارائه کند.
سوءاستفاده بعضی از مؤسسان پتروشیمی زنجان در سال 1387 و خروج سرمایه از شرکت، بروز مشکلاتی در زمینهای کشاورزی متعلق به پتروشیمی از جمله جلوگیری مسؤولان محلی از کشت این زمینها در سال رونق تولید ملی، ملی بودن برخی تصمیمات از جمله جانمایی طرح و اعتراض به عدم مطالبه در مورد روش استفاده از آب سد گلابر از جمله مطالبی بود که مدیرعامل شرکت پتروشیمی زنجان در این گفتوگو مطرح کرد.
· مؤسسان بدون آورده
این شرکت با مشارکت یک عده به عنوان بخش خصوصی شکل گرفته که من به آنها بخش خصوصی نمیگویم و آنها در واقع گروههای رانتجو و به نوعی سارقان رانت محسوب میشوند که بر برنامه دولت در حوزه پتروشیمی سوار شده بودند.
احداث کارخانه پتروشیمی بر اساس تصمیم دولت در این حوزه که ساخت کارخانه در شمال غرب کشور با ظرفیت یک میلیون و 100 هزار تنی بود شکل گرفته است و حدود 56 میلیارد تومان پول در آن مقطع از مردم جمعآوری شد و چند نفر دور از چشم نهاد ناظر، سوار این مبلغ هنگفت پول با قدرت خرید بالا در آن مقطع شدند و این در حالی است که خودشان هیچ آوردهای به مفهوم رایج آن نداشتهاند.
عملکرد آن دسته از سهامداران در آن مقطع غیرقابل توجیه است، چرا که هیچ توجیهی برای خرید و تملک زمینهایی در این منطقه به چندین برابر قیمت روز وجود نداشته است که حدس من این است که نقش واسطهگری در این موضوع بیتأثیر نبوده است.
البته لازم به ذکر است که مدیران شرکت پتروشیمی زنجان درصدد استفاده از این زمینهای رها شده هستند و به همین دلیل با دریافت حکم قضایی، متصرفان را از زمینها اخراج کردند و در ادامه با کشت در بخش کوچکی از اراضی، اقدام به درآمدزایی به مدت دو سال هم شد و از این محل بخشی از دستمزد و حقوق کارکنان شرکت تأمین شد، هرچند با حواشی به وجود آمده در مورد مزایده برگزار شده در راستای ادامه این کار، در سال جاری اجازه ادامه کار کشاورزی داده نشد که مخالف اهداف شعار سال هم هست و ما به دلیل مشکلات پیش آمده فصل کشت را از دست دادیم.
هیأت مدیره بنیانگذار پتروشیمی زنجان در آن مقطع عملکرد ناصواب داشتند، چرا که این افراد دور از چشم نهادهای ناظر اقدام به دادن وام به شرکتهای صوری تشکیل شده توسط خود و رفقای خود کردند و حدود 10 تا 15 میلیارد تومان یعنی حدود 30 درصد از مجموع سرمایه پتروشیمی را در سال 1387 خارج و در موعد بازپرداخت اعلام ورشکستگی کردند.
زمانی که اینجانب مسؤولیت شرکت را به عهده گرفتم در دفاتر شرکت مبلغ 15 میلیارد و 900 میلیون تومان از سه شرکت یک میلیون تومانی مطالبات وجود داشت که آن شرکتها و مالکانشان اعلام ورشکستگی کرده بودند.
به همت مدیران وقت در دوره هایی که بنیاد تعاون سپاه و همچنین بنیاد تعاون بسیج و بانک انصار پتروشیمی زنجان را اداره میکردند، این افراد تحت تعقیب قرار گرفته بودند و در همان زمان افراد مورد نظر که چهار نفر بودند به حبس و رد مال به میزان 9 میلیارد و 260 میلیون تومان محکوم شدند.
ولی چهار محکوم این پرونده به دلیل امکانات و روابطی که داشتند با اینکه محکومیتشان در دادگاه تجدید نظر قطعی شده بود توانستند حکم صادره را بشکنند و ورشکستگی شرکتهایشان را اعلام کنند.
در اوایل قبول مسؤولیت، عدهای به اینجانب توصیه میکردند که موضوع این افراد را پیگیری نکنم و حتی یکی از مسؤولان در آن مقطع توصیه کرد که مدیران شرکت به دنبال حاشیه نباشند و پروژه را بسازند، به همین دلیل فکر کردم باید ابتدا مسائل دیگر را حل کنم.
تا اینکه بعد از یک سال و نیم تلاش، از عالیترین مقامهای قضایی کشور برای پرونده رأی گرفته شد و ورشکستگیهای اعلامی این افراد لغو شد و حالا بعد از دو سال دوندگی از زمان دریافت حکم و تلاش برای جلب این عوامل، فعلاً بخشی از اصل مبلغ را گرفتیم و درصدد احقاق حقوق تضییع شده شرکت هستیم و در این رابطه دادخواست مورد نظر تنظیم شده است.
· تبدیل پتروشیمی زنجان از یک طرح ملی به یک طرح بدنام و بداقبال
یادمان باشد، در زمان سهامداری بنیاد تعاون سپاه، بنیاد تعاون بسیج و بانک انصار در پتروشیمی زنجان و در دوره مدیریت آقای شوشتری و با پیگیری نیروهای اطلاعاتی، رد پولهای خارج شده از شرکت، پیدا شد و آقایان تحت تعقیب قضایی قرار گرفتند، ولی متقابلاً این افراد از طریق شبکه غیررسمی که در اختیار داشتند، زیرآب و پایه طرح پتروشیمی زنجان را به کل زدند و از آن زمان عملاً طرح پتروشیمی زنجان از یک طرح ملی که باید اولویت اول استان میبود، به تدریج در ذهن مردم و مدیران، تبدیل به یک طرح نشدنی، بدنام و بداقبال شد، البته به زعم من، رسانهها نیز در این مسیر بیتقصیر نبودند.
بد نیست بدانیم که تولید اوره کشور براساس سند استراتژیک وزارت نفت قرار است سالانه به 12.5 میلیون تن برسد که الان 6 تا 7 میلیون تن است که اگر همه طرحهای طراحی شده در کشور شامل هنگام، لردگان، فاز 2 کرمانشاه، بجنورد، مسجد سلیمان و زنجان تکمیل و به بهرهبرداری برسند، ظرفیت هدفگذاری شده کشور تکمیل و اهداف طراحی شده محقق خواهد شد.
· جانمایی غلط
همیشه در رسانههای استان از جای نامناسب طرح انتقاد میشود. دائم میگویند چرا طرح زنجان کنار آب و سواحل خلیج فارس نیست. سؤال من این است که آیا شما در مسجد سلیمان، لردگان، شیراز، کرمانشاه و بجنورد ساحل میشناسید؟ تا به حال خانواده خود را برای تعطیلات مثلاً به سواحل لردگان بردهاید؟ چطور است که علیه هیچیک از طرحهای درون کشوری فضاسازی وجود ندارد ولی حتی متأسفانه بعضاً از زبان مسؤولان و نمایندگان استان زنجان این انتقادها مطرح میشود؟ معتقدم اتفاقاً پتروشیمی زنجان به لحاظ استراتژیک و کشاورزی خیلی خوب هم جانمایی شده است، زیرا در شمال غرب و شمال کشور که کشاورزی گسترده است، هیچ طرح تولید اورهای وجود ندارد. پس من مجبورم نتیجه بگیرم که هدف این جوسازیها زدن طرح است، چون روی دم چند مفسد پا گذاشته است.
سوءاستفادهکنندگانی که حتی نهادهای قدرتمندی که در مقطعی سهامدار بودند، زورشان به آنها نرسید و سهام خود را به تدریج واگذار کردند، به علاوه پتروشیمی زنجان غلط یا درست نسبت به چهار یا پنج طرح دیگر در این حوزه، جانمایی بهتری دارد ولی علیه هیچ کدام فضاسازی نمیشود.
· صاف شدن بدهیها
در آن زمانی که هیأت مدیره جدید، مدیریت پتروشیمی زنجان را عهدهدار شد، شرکت میلیاردها تومان بدهی داشت که از جمله طلبکاران آن 6 بانک بودند که مجموع طلب آنها به 200 میلیارد تومان رسیده بود.
اما امروز نه تنها شرکت بدهکار نیست بلکه نیروی انسانی خود را حفظ کرده و توسعه داده است و از معدود طرحهای پتروشیمی کشور است که تأمین مالی و «ال سی» گشایش شده فعال دارد، در حالی که در افواه، گزارشها و نوشتهها این پیشرفت و حیات دوباره طرح و فعال بودن پروژه مورد شک قرار میگیرد.
· انتظار از مسؤولان استان
ببینید وقتی چند شرکت بخش خصوصی تصمیم به ورود و سرمایهگذاری در این طرح گرفتند و اینجانب را مسؤول پیگیری طرح و اداره شرکت کردند، تصور میکردم وارد استانی میشوم که در صدد جبران اشتباه خود در مورد پتروشیمی اراک است و میخواهد ظرفیت صنعتی زنجان را دو برابر کند، چون وقتی 600 میلیون یورو در جایی سرمایهگذاری شود، حدود 5 تا 6 هزار اشتغال مستقیم و غیرمستقیم ایجاد میکند و از طرفی وقتی در یک منطقه سالانه حدود 300 میلیون دلار فروش کالا رخ میدهد، موجب تحول اساسی اقتصاد منطقه خواهد شد، به همین دلیل انتظار همراهی بیشتری از ظرفیتهای استان داشتم، ولی خیلی زود متوجه شدم اینگونه نیست و تصور اینجانب خیلی دقیق نیست.
فضای بدبینی که ناشی از مدیریت ناصحیح و تبلیغات عجیب و غریب تیم فساد بود کار را به جایی رسانده بودکه به هر فرد و بانکی مراجعه میکردیم، میگفتند و میگویند این شرکت، شرکت نمیشود، هر چه قدر هم کار میکنیم و جلو میرویم، کسی باور نمیکند و متأسفانه شاهدم که این دیدگاه در رسانهها هم رسوب کرده است.
· خوراک پتروشیمی زنجان گاز طبیعی است
خوراک از جمله مسائلی است که در مورد آن در گزارش شما به آن تشکیک شده است، چرا که تصور بر این است که قرار است از خط لوله متوقف اتیلن غرب، خوراک پتروشیمی زنجان تأمین شود. در حالی که در دوره مدیریت قبلی شرکت گاز منطقهای استان قرارداد خط لوله امضا شده و در مدیریت فعلی تکمیل شده است و اساساً خوراک طرح، گاز طبیعی است و در حال حاضر شرکت پتروشیمی یک خط لوله گاز 6 کیلومتری اختصاصی را در اختیار دارد.
لازم است بدانید مدیریت جدید به محض ورود، همه امور پیمانکاری را متوقف و سه موضوع حیاتی شامل خط لوله گاز، تحصیل اراضی خط انتقال برق و همچنین قرارداد تأمین آب مورد نیاز طرح را پیگیری کرد.
درخصوص تحصیل اراضی خط انتقال برق، بعضاً این اراضی را به چند برابر قیمت از کشاورزان و مالکانشان با زحمت و شکیبایی فراوان خریداری کردهایم و به همین دلیل هم اصرار داریم پتروشیمی زنجان باید بر اراضی در اختیار خود سوار باشد تا از موانع احتمالی آینده پیشگیری کند.
· ترجیح نفع مردم بر کاسبی، در طرحهای ملی
توجیه اقتصادی، دیگر مسئله مطرح در رسانهها است، پاسخ اینجانب بسیار ساده و روشن است؛ اگر سرمایهگذاری در این طرح توجیه ندارد، چرا باید بانک ملی که تیم کارشناسی زبدهای دارد، طرح را تأمین مالی کند؟ صندوق توسعه ملی که طرح را به تصویب رسانده است چطور؟ از طرف دیگر این شرکت متعلق به بخش خصوصی است و باید برای سرمایهگذاران کمی عقل قائل باشیم که چرا سرمایهگذاری کردهاند. از دیگر سو، در این شرکت با بازپرداخت بدهیها، نزدیک به 80 میلیون یورو سرمایه جدید وارد شده است که فقط 32 میلیون یورو وجه نقد آن در حساب اعتبار اسنادی شرکت موجود است، یعنی بخش خصوصی عقل نداشته که این کار را کرده است؟
هر چند ممکن است کسی به سرمایهگذاران پتروشیمی زنجان بگوید طرح بهتر از این هم در کشور وجود داشت، بهتر بود در جای دیگری سرمایهگذاری میکردید. البته اگر کسی در استان زنجان این را بگوید، قطعاً مخالف پیشرفت و منافع مردم استان است و یا خدای نکرده دیوانه است، ولی خوب کسی که زاده این استان نیست شاید به درستی بگوید احداث طرح در سواحل آبهای آزاد برای سهامداران سودآورتر است.
البته این انتقاد هم بیپاسخ نیست. چون که در طرحهای بزرگ و توسعهای کشور علاوه بر منافع سهامداران باید به منافع محلی هم توجه شود، چرا که با راهاندازی پتروشیمی، ظرفیت صنعتی استان نزدیک به دو برابر خواهد شد و منافع حاصل از آن به ملت و فعالان حمل و نقل، نیروی کار، خانوارها، کسب و کارهای کوچک، حوزه خدمات و فعالان اقتصادی استان، منتقل خواهد شد. مکانیابی این طرح یک تصمیم ملی بوده و در دوره ما هم اتفاق نیفتاده است. هرچند توسعه راهآهن ارزش طرح را افزایش و هزینهها را کاهش میدهد. چرا که در همه این انتقادها دعوا بر سر 15 تا 20 دلار در تن که هزینه حمل است مطرح میشود، که البته بخشی از آن در هزینههای دیگری از جمله هزینه برق، سرمایهگذاری آبشیرینکن، نیروی انسانی و ... در حدود 7 تا 8 دلار جبران خواهد شد، از این رو برای کشور صرف خواهد کرد که استانهای غیرساحلی هم از طرحهای اینچنینی منتفع شوند.
بنابراین باید برای طراحان سند توسعه پتروشیمی کشور، عقل قائل شویم و خودمان را عقل کل ندانیم و مطمئن باشید که آنها فقط به سود سهامداران فکر نمیکنند بلکه به فکر ملت و درآمد مردم و توسعه کشور هستند.
· مدیریت آب
در گزارش شما، مدیریت آب سد گلابر از دیگر مسائلی است که مطرح شده. ببینید این سد بیش از 10 سال است که احداث شده و قرار بود آب این سد صرف بخش صنعت و بخشی هم صرف امور کشاورزی شود، در حالیکه همه میدانیم سد گلابر نتوانسته پول خودش را دربیاورد چون کشاورزی ظرفیت سودرسانی و اشتغال ندارد «ذکر شده که آب این سد برای شرب شهر زنجان است»، در حالی که به هیچ وجه صحیح نیست.
بنده معتقدم رسانه شما برعکس باید پیگیری کند که چرا آب سد گلابر صرف صنعت نمیشود. چرا موانع تکمیل پتروشیمی برداشته نمیشود تا آب سد گلابر صرف صنعت شده و این سد هم درآمد داشته باشد؟ چرا که علاوه بر اینکه سرمایهگذاری سد باید برگردد، سد هزینه نگهداری هم دارد و همه آن از طریق بودجه و از جیب مردم تأمین میشود.
بنابراین من توصیه میکنم در انتخاب جملهها دقت فراوان بکنیم، چرا که نباید طوری حرف بزنیم و عمل کنیم که به ناحق به نفع و یا ضرر افراد باشد و حقی را ضایع کند.
· انسجام بین سهامداران
من این جمله که انسجامی در بین سهامداران پتروشیمی زنجان وجود ندارد را خیلی قبول دارم! چون نه تنها وجود ندارد، بلکه اصلاً گاهی اوقات شک میکنم که این طرح از آنِ استان زنجان باشد! طوری برخورد میشود که گویی طرح در استان دیگری ساخته خواهد شد.
معنی نبود انسجام از سوی سهامدار، خیلی برای من قابل درک نیست، من میپرسم قانون تجارت چه میگوید؟ مگر سهامدار مجموعه را اداره میکند؟ سهامدار در مجمع حاضر و هیأت مدیره را انتخاب میکند.
یک طرحی که 12 سال قبل و در زمان دو دولت قبل تصویب شد و خود دولت برای آن مدیر تعیین کرده بود، موفق به تأمین مالی نشد، شرکتهای سپاه با آن ید بیضا نتوانستند موفق شوند، البته میفهمم که جفت پاگیری مسؤولان وقت مانع بوده است. اما به هرحال هیأتمدیره فعلی توانسته است. کسانی که جزئیات را بلد نیستند و گزارشها را نمیخوانند، بیانصافی نکنند. در حالیکه همه کارکنان طرح و همکاران من، روز و شب برای به نتیجه رسیدن آن تلاش میکنند، کوبیدن این چنینی طرح انصاف نیست.
· موانع اجرای طرح
طرح پتروشیمی زنجان یک طرح عظیم است که مراحل اولیه ساخت آن به چشم نمیآید و مردم آن را نمیبینند، چون تجهیزات غول پیکری دارد که در کارگاههای سازندگان آن در داخل و خارج از کشور در حال ساخت هستند و تا زمانیکه حمل و در محل مستقر نشوند قابلیت دیده شدن ندارند. انشاءا... فصل سرما که بگذرد دو بخش از سایت کارگاهی در محل فعال خواهد شد و مخزن ذخایر آمونیاک و مخازن آب خام و همچنین خط انتقال برق ساخته خواهد شد و این تحولات باعث میشود تا سهامداران امیدوارتر شوند.
امیدواریم با سرعت و طبق برنامه به پیش برویم، اما همه میدانیم که دنیا به جان ما افتاده است، ولی گوش شیطان کر، پتروشیمی زنجان هنوز به مشکل لاینحلی برنخورده است.
البته در هر صورت مجبور به پیشبینی راهکارهایی برای کاهش هزینهها و دردسرهای تحریم هستیم.
مانع دوم، نظام تأمین مالی از طریق صندوق توسعه ملی است، چرا که سازوکار آن طوری است که راحت کار نمیکند، البته من درک میکنم که این سازوکار به دلیل پیشگیری از اقدامات کلاهبردارانی که خود را کارآفرین معرفی میکنند، اینچنین تنظیم شده است، به هرحال ترتیب کار آن به این صورت است که مبالغ «ال سی» به صورت 20 درصد پیش پرداخت و بقیه به هنگام حمل کالا به سازندگان تجهیزات پرداخت میشود و این روش کار را به دلیل نیاز طرح به تأمین مواد اولیه برای سازندگان با مشکلاتی مواجه کرده است، زیرا که با وجود ضروری بودن میانپرداخت به سازندگان، این موضوع در اعتبار اسنادی پتروشیمی زنجان لحاظ نشده است.
مشکل دیگر در طرحهایی که توسط صندوق توسعه ملی تأمین مالی میشوند این است که این صندوق بخش ساخت و نصب پروژه را تأمین مالی نمیکند و فقط بخش مهندسی و خرید تجهیزات را تأمین مالی میکند و تأمین مالی بخش ساخت، باید توسط سهامداران انجام شود. در واقع بار بزرگی از تأمین مالی طرح به دوش سهامداران است، از این رو از همه سهامداران درخواست میکنم که در همه افزایش سرمایهها فعالانه و مسؤولانه برای پیشبرد طرح متعلق به استان خودمان شرکت کنیم.
· عقب گرد 4 ماهه، تاوان خلاص شدن از یک قرارداد بد
از دیگر دلایل کند بودن طرح پتروشیمی زنجان این است که طرح در همان آغاز، اسیر زد و بندها شد که از جمله آن قرارداد ارزی با یک شرکت بود که با ترک تشریفات موفق به گرفتن طرح شده بود، قراردادی که در واقع خون شرکت را میمکید و تورم را به صورت سالانه و به صورت ارزی به مبلغ قرارداد میافزود. خلاص شدن از این قرارداد چهار سال زمان برد، ولی خلاص شدیم و تاوان این خلاص شدن ما را چهار ماه از زمان پیشبینی شده به عقب رانده است که به حول و قوه الهی، در حال حاضر در شرکت پتروشیمی زنجان هیچ مطلب پنهانی نداریم و همه امور در این شرکت شفاف است.
· سهامداران زیان کردهاند
30 درصد از سهامداران شرکت پتروشیمی زنجان خرد هستند که شامل 96 هزار نفر میشوند که از این تعداد 91 هزار نفر ساکن استان زنجان و از آنها 73 هزار نفر از اهالی شهر زنجان هستند و من به این سهامداران خیلی حق میدهم که پیگیر حق و حقوق خود باشند.
دو نکته بگویم؛ اول اینکه، شرکتی که به تولید و سودآوری نرسیده نباید پذیرهنویسی عام کند. از این رو کسانی که در بدو تأسیس شرکت در پذیره نویسی شرکت کردهاند زیان کردهاند و در آن مقطع دستورالعملها نادیده گرفته شده است.
بنابراین سهامداران طی سالهای 86 تا 94 ضرر کردهاند، چون اول کار 100 تومان آورده آنها به دلیل سوءاستفاده به 80 تومان تبدیل شده بود و در واقع بخشی از سرمایه توسط همان گروهی که گفتم خورده شده بود
. البته امروز موفق به احیای بخشی از آن زیان شدهایم، پس هیأت مدیره جدید موفق شده است که سرمایه اولیه شرکت را بازگرداند، چرا که امروز خالص ارزش دارایی پتروشیمی زنجان براساس کارشناسی بیش از 1000 میلیارد تومان اس. و این به معنی خلق ارزش است و نکته دوم اینکه، در افزایش سرمایههایی که در دو مقطع انجام شد، هر کس اقدام به سرمایهگذاری کرده، سود برده است، هر چند سهامداران در کل ضرر کردهاند و این ضرر هیچ وقت هم جبران نخواهد شد، ولی از این به بعد ثروت خلق خواهد شد.
· چه زمانی پتروشیمی به تولید خواهد رسید
هر چند گشایش «ال سی» پتروشیمی یک سال دیرتر از برنامه تنظیمی رخ داد ولی بالاخره موفق شدیم و حلاوت آن زمانی عیان خواهد شد که طرح به نتیجه رسیده و کارخانه فعال و اوره تولید شود، اما درخصوص زمان دقیق تولید، اجازه بدهید تا در بهار سال آینده کارگاهها فعال شوند آنوقت من زمان دقیق تحقق این برنامه را اعلام میکنم، چرا همین الان در حال خرید 110 میلیون یورو تجهیزات هستیم که با این خرید، بخش نخست «ال سی» تمام خواهد شد و در آن مقطع «ال سی» دوم تا ششم گشایش خواهد شد و براساس روند امور میتوانم پاسخ سوال را بدهم، چرا که امور بستگی به شرایط سیاسی و اقتصادی دارد.
من خودم یک برنامه 42 ماهه برای به سرانجام رساندن طرح برنامهریزی کرده بودم که یک سال از آن برنامه گذشته ولی به دلیل نکاتی که گفتم، چهار ماه به عقب بازگشتیم. اگر شرایط اجازه دهد پروژه در موعد مقرر که همان حدود 34 ماه باقیمانده از برنامه است، تکمیل میشود.
پتروشیمی زنجان به 550 تا 600 میلیون یورو سرمایهگذاری نیاز دارد که حدود 100 تا 120 میلیون یورو از این سرمایهگذاری تا این مقطع انجام شده است و از باقیمانده منابع مورد نیاز، 306 میلیون یورو از اعتبارات صندوق توسعه ملی تامین و مابقی باید توسط سهامداران تأمین شود که 32 میلیون یورو را تأمین کردهاند و 45 میلیون یورو و همچنین باقی سرمایه را باید تأمین کنند، یعنی جمعاً حدود 120 میلیون یوروی دیگر را باید سهامداران بیاورند.
· پذیرهنویسی مجدد
بله، مصوبه بانک ملی ما را متعهد به افزایش سرمایه به 700 میلیارد تومان کرده که مصوبه اولیه سازمان بورس برای افزایش سرمایه در اختیار هیأت مدیره است و انجام این کار بستگی به تصمیم هیأت مدیره دارد.